به گزارش مجله خبری نگار،انبار مغز دانمارک، جایی که مغزها در محفظههایی بایگانی میشوند، موضوع یک فیلم بلند مستند است که شبکۀ سیانان آن را تهیه کرده است. سیانان نگاهی به این دپارتمان سرّی انداخته که در آن مغزهای متعلق به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی نگهداری میشوند.
مغز یک بیمار به نام کِرستِن اَبیلتراپ متولد ۱۹۲۷ بدون رضایت او پس از مرگ در یک بیمارستان روانی از بدنش برداشته شده است. اَبیلتراپ در پایان جنگ جهانی دوم به اسکیزوفرنی مبتلا بود و در یک ساختمان جدید بستری شد که ماموریتش مدیریت شمار روزافزون پروندههای بیماران روانی بود. متاسفانه اَبیلتراپ پس از پذیرش از دنیا رفت.
(مغز کرستن در ظرف شمارۀ ۷۳۸ نگهداری میشود)
در آن زمان درک محققان از بیماری روانی محدود بود و بنابراین دو پزشک جدید به نامهای اِریک استرومگرن و لاورس اینارسون نقشه کشیدند که مغز بیماران را حین کالبدشکافی بردارند و آنها را بایگانی کنند.
توماس اِرسلِو، مورخ علوم پزشکی و مشاور تحقیقاتیِ دانشگاه اورهوس تخمین زد حدود نیمی از بیماران روانی دانمارک که بین ۱۹۴۵ و ۱۹۸۲ از دنیا رفتهاند، مغزشان بدون اجازهی خود بیماران یا خانوادههایشان برداشته شده است. این دپارتمان پس از گسترش به عنوان موسسهی آسیبشناسی مغز معروف شد و با بیمارستان روانی ریسکوف در آرهوسِ دانمارک ارتباط پیدا کرد.
بعدها یک آسیبشناس به نام نوود اِج لورِنزِن تصدی موسسه را بر عهده گرفت. مجموعِ مغزهای بایگانیشده در این موسسه ۹۴۷۶ مورد است و احتمالاً بزرگترین بایگانی مغز در دنیا است. سال ۲۰۱۸، این مجموعهی مغز به دلیل کمبود بودجه به دانشگاه دیگری در کشور دانمارک منتقل شد. دکتر مارتین ویرِنفِلت نیلسِن بر این جابجایی و ریزهکاریهای فنی آن نظارت داشت. هر مغز درون یک سطل سفید جدید حمل و در فرمالدئید که حمل و نقل آن را سادهتر میکرد، نگهداری میشد. سپس به هر یک از مغزها یک شماره به رنگ سیاه برای بازشناختن آنها داده میشد. امکان جابجایی چند مغز از جمله مغز شماره ۱ وجود نداشت. پس از اتمام جابجایی، مغزها در زیرزمین جدید در محوطه دانشگاه قرار داده شدند.
هماکنون نزدیک به ۱۰۰۰۰ سطل در اتاق بایگانی وجود دارد. تقریباً ۵۵۰۰ مغز آلزایمری، ۱۴۰۰ مغز اسکیزوفرنی، ۴۰۰ مغز دوقطبی و ۳۰۰ مغز مبتلا به افسردگی در این انبار وجود دارد. این مجموعه منجر به شکلگیری یکی از داغترین مباحث اخلاقی تاریخ پزشکی شده است و مردم خواستار این هستند که مغزها به خاک سپرده شوند و به خانوادهها نیز خسارت پرداخت شود، چون در هر صورت این گردآوری بر خلاف رضایت آنها انجام شده است.
ناد کریسِنسِن، مدیر انجمن دانمارکی سلامت روان میگوید: «بحث و جدل زیادی به پا شد. یک پیشنهاد این بود که این مجموعه را از بین ببریم؛ با دفن کردن یا هر روش اخلاقی دیگر. پیشنهاد دیگر این بود که بسیار خب، ما یک بار خطا کردیم و حالا حداقل کاری که میتوانیم برای آن بیماران و خانوادههایشان انجام دهیم این است که به آنها اطمینان دهیم از مغز عزیزانشان در تحقیقات علمی استفاده خواهد شد.»
منبع:فرادید